ارسطوارسطو، تا این لحظه: 13 سال و 8 ماه و 22 روز سن داره

جيك جيك مستون مامان يدونست

جمله های قشنگ قشنگ

جمله قشنگت که دیروز گفتی این بود که مامان سوسک ها به من حلمه کردن. به زرافه هم گفتی : ووافه به روباه هم گفتی : اولباه مرغ عقش برام بخر . 2 تا توی قفس. ( پیش دوستت پارسا دیده بودی ) ...
15 ارديبهشت 1392

مریض شدی

پسر گلم سلام . منو باز هم ببخش که دیر سر میزنم . باور کن وقت نمی کنم . معذرت می خواهم . پسرم چند روز پیش حالت بد شده بود , در واقع بعد از هوای خاکی که پیش اومد مریضیها زیاد شد و یه روز شما از شب حالت بد شد . بابا هم نبود . من دیگه هنگ کرده بودم . فرداش هم مدام حالت اسهال و استفراغ داشتی . بطوری که نمی تونستی غذا بخوری. ظهر با خاله غزال رفتیم دکتر . اول ترسیدی بعد از دکتر پرسیدی که آمپول نمی زنه و خانم دکتر گفت نه . تو هم خوشحال رفتی و دکتر شما رو معاینه کرد و مثل همیشه گفتی خوافظ ( خداحافظ ) و با دستت بوسیدی . چنان در اتاق رو کوبوندی و رفتی که در دوبار برگشت و چنان قلدرانه که .... خلاصه بعد هم پارک کنار درمانگاه شرکت رفتی...
15 ارديبهشت 1392
1